گروه تحقیقاتی تنظیم پاسخهای ایمنی

اینجا چه خبر بود که کس را خبری نیست
از سوز دل و خنده لبها اثری نیست
اینجا که گذر کرد که جای قدمش سوخت …..

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش که کمال آنچه هستی باشی .
با خبر شدم آقای دکتر حسینی مدیریت بیمارستان تشریف برده اند و کار را به آقای خالقی سپرده اند ،
اینجانب با علم به اینکه این قطار دیریست براه افتاده و هر از گاهی افرادی را پیاده میکند و باز براهش ادامه میدهد، تنها به این فکر میکنم که چه نیکوست انسان در زندگی وقار و شخصیت و احترام به دیگران را که در نهایت احترام به خود است را پاس بدارد و از افترا وتخریب انسانها که دستمایه صعودبه نا کجا آباد است دست بردارد. هر چند دروغ ، عجب ، ریا ، خود بزرگ بینی ، نیرنگ و تهمت بازار آشفته ای دارد اما باید دانست که انسان دراین گرداب ها اول از همه خود را غرق میسازد و بعد دیگران را …….
مبری گمان که یعنی به خدا رسیده باشی
تو ز خود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی
سرت ار به چرخ ساید نخوری فریب عزت
که همان کف غباری به هوا رسیده باشی

اراد تمند اساتید محترم هیئت علمی
کوچکی